عادت بدی دارم که وقتی قصد کاری رو میکنم جای مستقیم رفتن سراغ کار و انجام دادنش هی بش فکر میکنم، می رم درباره‌اش میخونم هی دوره‌اش میکنم تا وقتی که ازش اشباع می‌شم، دلمو میزنه و دیگه نمی‌خوام انجامش بدم. باری نوشتن هم تقریبا همینه هر بار می‌خوام بنویسم هی ازینکه می‌خوام بنویسم و چرا، می‌نویسم و الان که بهش فکر میکنم چندشم میشه از این حرکت.

امروز داشتم تو یوتیوب میگشتم بیشتر درباره نقاشی و اینجور چیزا. یه ویدیو بود با عنوان The Drawing advice that changed my life» خلاصه‌اش این بود که یه آرتیست بهش گفته یه چیز انتخاب کن و هر روز فقط اون رو بکش. و داشت میگفت که اینکه هی به یه چیزی نوک بزنی فایده نداره باید یه چیزی رو انتخاب کنی و تا تهش بری و تمام مدت این ویدیو حس بدی داشتم چون داشت اشاره میکرد که همین نقاشی شروع کردنت هم برای اینه که درس نخونی و تو هیچ کدوم هیچی نمیشی. بعد از خودم بیشتر بدم اومد و خوابیدم.

روز نوشته‌جات بدون فکر بدون معنی

Thinking is a Form of Procrastination

یه ,هی ,رو ,میکنم ,بدم ,تو ,یه چیزی ,می‌خوام بنویسم ,به یه ,چیزی نوک ,نوک بزنی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

~Funny World~ سبزی پاک ترخون وبلاگ پرورش افکار پاور بانک کسب درآمد دلاری (کاملا قانونی و شدنی) کاروفناوری گردکشانه (پیرانشهر) وبلاگ سایت همراه مشاور DigiComics مفهومی ترین سوالات طراح و توسعه دهنده سیستم های مدیریت محتوا با وردپرس پی سی کالا