غار تنهایی



داشتم فکر میکردم از چی بنویسم اینجا بقیه از چی مینویسن و فلان دیدم یه عالمه چیز هست که اصلا یادم نیود مثلا هفته پیش تولدم بود دیروز رفتم بیرون ولی من کلا نمیبینم همش ابن مدت میگفتم چقدر جذابه ادم دیدن و به دنیاشون فکر کردم دیروز فقط اهنگ گوش کردم و تو دنیای خودم بودم.

تولدمم. هه واقعا نمی‌دونم باید چی بگم کلا چیز کمی بی‌معنی‌ایه ولی اصولا این موقع‌ها به این فکر میکنم که چی غلطی کردم و چه غلطی خواهم کرد که جوابش معمولا اینه که هیچ.

فردا شاید بیرون رفتم اینبار سعی میکنم کمی بیشتر به دنیای بیرون ملطوف باشم.


عادت بدی دارم که وقتی قصد کاری رو میکنم جای مستقیم رفتن سراغ کار و انجام دادنش هی بش فکر میکنم، می رم درباره‌اش میخونم هی دوره‌اش میکنم تا وقتی که ازش اشباع می‌شم، دلمو میزنه و دیگه نمی‌خوام انجامش بدم. باری نوشتن هم تقریبا همینه هر بار می‌خوام بنویسم هی ازینکه می‌خوام بنویسم و چرا، می‌نویسم و الان که بهش فکر میکنم چندشم میشه از این حرکت.

امروز داشتم تو یوتیوب میگشتم بیشتر درباره نقاشی و اینجور چیزا. یه ویدیو بود با عنوان The Drawing advice that changed my life» خلاصه‌اش این بود که یه آرتیست بهش گفته یه چیز انتخاب کن و هر روز فقط اون رو بکش. و داشت میگفت که اینکه هی به یه چیزی نوک بزنی فایده نداره باید یه چیزی رو انتخاب کنی و تا تهش بری و تمام مدت این ویدیو حس بدی داشتم چون داشت اشاره میکرد که همین نقاشی شروع کردنت هم برای اینه که درس نخونی و تو هیچ کدوم هیچی نمیشی. بعد از خودم بیشتر بدم اومد و خوابیدم.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آموزش رایگان برق صنعتی موسسه علمی - فرهنگی شهید احدی کبدچرب آپنما فروش و تعمیر ماشین های اداری نوین رسالت هفته نامه فرهنگی اجتماعی محور LEARN to COMPUTER دانلود قانونی فیلم و سریال ایرانی فروش بذر سبزی و یونجه در اصفهان | گل | صیفی مردی به نام شقایق